کودک، خانواده، انسان
کودک، خانواده، انسان
نویسنده: ادل فیبر، ایلین مزلیش
مترجم: گیتی ناصحی
چکیده کتاب
این کتاب حاصل مطالعه و تلاش دو مادر به نام های ادل فیبر وایلین مزلیش می باشد که با استفاده ازنظرات روانشناسی به نام دکتر جینات و با استفاده از زمینه تحصیلی خودشان که رشته تئاتر می باشد سعی می کنند رابطه بین والدین وکودکان را در سرصحنه زندگی اصلاح کنند.توجه ایشان به جزئیات روابط بخصوص اینکه هر دو نفر دارای شأن انسانی هستند واحترام هر دو نفر باید تامین شود باعث شده تا راهکارهای ایشان نه تنها درروابط والدین وکودکان مورد توجه قرارگیرد بلکه برای روابط کودکان و والدین درارتباط با هم سن وسالهای خودشان هم بسیار کارآمد باشد.
طرح رفتاری این دو نویسنده با استفاده از کارگاه هایی که به مدت ۵سال برای بهبود روابط والدین و کودکان در مدارس برگزار می شد و در آن والدین زیادی شرکت می کردند وگاهی حتی ازبچه هاهم دعوت میشد تا نتیجه برخورد والدین را ارزیابی کنند، با به اشتراک گذاشتن تجربیات خود و والدین دیگر، روزبه روز کامل ترمی شد طوری که آنها توانستند باهمین شیوه بسیاری از مشکلات خانواده ها را رفع نمایند.
مطالعه این کتاب به تمام والدین توصیه میشود زیرا علاوه بر متن ساده وقابل فهم به دور از نظریه پردازیهای مرسوم کتاب های روانشناسی برروابط شما و فرزندتان تاثیری فوری خواهد داشت ومی توانید ازداشتن روابط خوب بافرزندتان لذت ببرید.
برقراری آرامش در خانواده چندان هم غیر ممکن نیست!
من در راستای تحقق این هدف، ساختار منطقی را طرح ریزی کردهام که روش بدون فریاد مسالمتآمیز را پیش رویتان قرار میدهد.
بخشی از متن کتاب کودک، خانواده، انسان :
به ما گفته میشود که همه احساسات بچهها، حتی آنهایی که بار منفی دارند، بایستی به رسمیت شناخته شوند:« بازی با اسباببازیای که اینقدر سخت به کار میافتد بایستی خیلی مأیوسکننده باشد! »«وقتی عمه جان لپت را نیشگون میگیرد، خیلی ناراحت میشوی؟»
حالا میتوانستم بفهمم که گرفتن آینهای در مقابل احساسات بچه چگونه میتوانست مفید واقع شود. بهجای اینکه مثل گذشته کوشش کنیم با دعوا و مرافعه با کودکانمان مقابله کنیم، میتوانستیم با این روش جدید رابطه خانوادگی را آرامتر و آسانتر کنیم. صبح، سر صبحانه وقتی پسرم دیوید گفت: «آه، این تخممرغ خیلی شله!»، به جای یک نطق طول و دراز درباره اینکه او اصلا نمیداند راجع به چه حرف میزند و اینکه تخممرغ امروزی دقیقا همان قدر پخته که دیروزیها، به سادگی گفتم: «آهان، پس تو دوست داری تخم مرغت سفتتر باشه!» این به مراتب آسانتر بود و باعث شد تا موضوع تخممرغ چندان بغرنج نشود. با این همه رمز احساسات را درست درک نمیکردم تا اینکه اتفاقی چشمهای مرا به کل این مبحث گشود: یک شب توفانی، وقتی مشغول صرف شام بودیم، آسمان رعد و برقی زد و خانه در تاریکی فرو رفت. وقتی چند لحظه بعد، جریان برق دوباره وصل شد، به نظرم آمد که بچهها خیلی ترسیدهاند. بهترین کاری که میتوانستم بکنم این بود که ترسشان را کمتر کنم. میخواستم بگویم: «خوب، خیلی هم بد نبود، هان؟» که شوهرم تد شروع به صحبت کرد و گفت: «عجب، انگار خیلی ترسناک بود!» بچهها به او خیره شدند، حرف او به نظرم قابلقبول آمد. دنبالش را گرفتم و گفتم: عجيب است، وقتی چراغ در اتاق روشنه همه چیز به نظر آدم خوب و دوستانه است، اما همین اتاق وقتی تاریک می شه چقدر ترسناکه؛ نمی دونم چرا، اما این واقعیت داره.
شش چشم، چنان با آرامش و قدردانی به من نگاه کردند که دست و پایم را گم کردم. من یک جمله بسیار ساده در مورد یک مطلب بسیار معمولی گفته بودم، درحالی که برای بچهها، ارزش بسیاری داشت.ناگهان همه باهم شروع به صحبت کردند و بر یکدیگر پیشی گرفتن:
دیوید: «بعضی اوقات فکر میکنم یک دزد الان میاد و منو می دزده».
اندی: «تو تاریکی، صندلی راحتی شکل یک دیو می شه.»
کتاب از دو بخش اصلی با عناوین «کودکان انساناند» و «والدین نیز انساناند» تشکیل شده است.
در بخش اول نویسندگان با تاکید بر اهمیت این موضوع که باید به احساسات کودکان بها دهیم و ارزش بگذاریم توضیح میدهند زمانی که احساسات کودک شناخته و پذیرفته میشوند کودک هم احساسات خود را بهتر درک میکند و این موضوع در آینده هم به او کمک میکند. در ادامه این بخش نکات مهمی از جمله: استقلال کودک، نقشها و لقبهایی که به کودکان تحمیل میکنیم و اثرات آن، دوستیهای کودک، تغییر شخصیت و تغییر حالت و ... بهطور کامل بررسی میشود.
در بخش دوم با عنوان والدین نیز انساناند نویسندگان درباره احساسات والدین و اهمیت آن توضیح میدهند.در بخش دوم به نقل از توضیحات دکتر جینات راهکارهایی برای برطرف کردن تضادهای بین والدین و فرزندان، اهمیت احساسات هر دو طرف، روشهای مقابله با خشم، تطبیق دادن پیام با حالت روحی، بررسی انواع حالتها، وقتی کلمات اثر ندارند، عمل و محدودیتهای آن و ... با ارائه راهکارها و شیوههای موثر توضیح داده میشوند.
یکی از نکات مهم فرزند پروری مسئله چگونگی خشم و کنترل عصبانیت والدین است که در بخش دوم کتاب به طور مفصل به آن پرداخته شده است.