اعتماد به نفس در نوجوانان
اعتماد به نفس در نوجوانان
نویسنده: گیل لیندن فیلد
مترجم: توران دخت تمدن( مالکی)
چکیده کتاب
این کتاب سعی دارد با شناساندن مسائل رفتاری نوجوانان و راه کارهای برخوردی با آنان ما را با روش ها یی آشنا سازد که بتوانیم نوجوانانی شاد و مثبت اندیش و با اعتماد به نفس پروش دهیم. والدین باید ببینند چه چیزی را می خواهند به فرزندان خود بیاموزند چگونه باید مثبت اندیشی و نقش پذیری را در آن ها افزایش دهند تا بتوان در واقع جوانی با اعتماد به نفس تربیت کرد.
توصیه این کتاب به والدین کنترل ترس های خود به جای کنترل نوجوانان و جوانان می باشد. همچنین این کتاب روش های جلوگیری از صدمات زورگوها و قلدریهای مدرسه رابیان کرده.تا فرزندانمان خود را در امان نگاه دارند، اینکه چطور بتوانیم رفتارها و گفتارهای مبالغه آمیز فرزندمان را تحت کنترل درآوریم و کمک کنیم تا او ازخطری که در آن قرار دارد نجات یابد. چه عکس العملی در پنهان کاری و تنها گزینی او نشان دهیم و چطور موفقیت های کوچک و ارزشمند او را ستایش کنیم.
قسمتی از کتاب:
برای تربیت و پرورش جوانانی مطمئن به نفس چه مطالبی نیاز دارید بدانید !
اعتماد به نفس دقیقا چه معنایی دارد« او دختری با هوش با استعداد و بسیار دوست داشتنی است ولی اگر اعتماد به نفس بیشتری داشت به مراتب موفق تر بود.» « درست است که آنها مرتب او را مورد سرزنش قرار میدهند، ولی اگر او اعتماد به نفس داشت مطمئنم کاری به کار او نداشتند.» چرا خودش این حرف را به من نزد؟ اگر قبلاً میدانستم میتوانستم کمکی کنم. مشکل در این است که او خیلی خجالتی است، اگر او می توانست در کلاس بیشتر ابراز وجود کند، موفق تر بود.» « هیچ عاملی جز خود او علت پس رفت او نیست. او باید به خود اعتماد و یقین داشته باشد. او همیشه زیادی نگران است.» مطالب بالا از جمله اظهاراتی است که سبب میشود والدین به سوی من بشتابند. فریاد نومیدی واحساس گناه همه بدون استثنا یکسان است:« می دانم او به اعتماد به نفس بیشتری نیاز دارد، ولی چه کار میتوانم بکنم؟ هرکاری از دستم بر میآمد انجام دادهام.
موضوع ، این نیست که ما می خواهیم موفق باشند آرزوی ما فقط این است که آنها شاد باشند و ما هم بهترین شروع زندگی را در اختیار آن ها قرار دهیم. نمی دانیم کجا دچار اشتباه شده ایم؟»
اولین وظیفهای که ما در فرآیند حل هر مشکلی داریم. این است که در مورد کاری که انجام داده یا نداده ایم خود را مورد سرزنش قرار ندهیم. دوم این که این مشکل به ظاهر عظیم و غیر قابل حل را به اجزای کوچک تقسیم کنیم. اگر شما قول دهید که وظیفه اول را به عهده بگیرید، اطمینان میدهم که در مورد وظیفه دوم به شما کمک کنم. چند سال پیش پس از مشاهده دقیق خصوصیات اخلاقی و رفتاری افراد مطمئن به نفس و غیر مطمئن به نفس و مطالعه پژوهشهای به عمل آمده، به این نتیجه رسیدم که اعتماد به نفس حکم یک بسته را دارد که ما انتظار داریم در آن بسته، به مقدار کافی از هشت چاشنی کلیدی پیدا کنیم. تعدادی از این ها کیفیتهای شخصی هستند که اعتماد درونی ما را تغذیه میکنند، و بقیه مهارتهای اجتماعی آموخته شده هستند که به ما کمک می کنند به گونه ای مطمئن با دنیای خارج برخورد کنیم. اگر ما آن قدر خوش شانس باشیم که به مقدار کافی از همه هشت چاشنی داشته باشیم، ظاهرا از قدرت شخصی بالایی برخوردار بوده و در گروهی قرار داریم که من فوق مطمئن به نفس می نامم.
هشت چاشنی کلیدی فرد فوق مطمئن به نفس، اعتماد درونی، عشق به خود(سبک زندگی و منشی را دنبال می کند که به رشد جسمی و روحی وی کمک می کند) خودآگاه :( روی احساسات، افکار و رفتارهای خود تعمق می کند) هدف های آشکار ( از حس هدفمندی بالایی برخوردار است)، مثبت اندیش(همواره انتظار تجارب و نتایج مثبت را دارد) اعتماد بیرونی:مهارت های ارتباطی ( به گونه ای مؤثر با افراد ارتباط برقرار می کند) ظاهری مطمئن داشتن ( یک انسان مطمئن به نفس به نظر می رسد) قاطعیت (نیازهای خود را با صراحت بیان کرده و در گرفتن حقوق خود پافشاری می کند) کنترل هیجانی( بر احساسات خود تسلط کامل دارد)