کتاب آشنایی با قرآن جلد هشتم
عنوان: کتاب آشنایی با قرآن جلد هشتم
نویسنده: شهید مطهری
چکیده کتاب
آشنايی با قرآن جلد ۸ در مورد تفسير سورههای طلاق، تحريم، ملك و قلم می باشد
قسمتی از کتاب :
«تفسیر سوره طلاق»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
يا ايها النبی اذا طلقتم النساء فطلقوهن لعدتهن و احصوا العده و اتقوا الله ربكم لاتخرجوهن من بيوتهن و لايخرجن الا ان ياتين بفاحشه مبينه و تلك حدود الله و من يتعد حدود الله فقد ظلم نفسه لاتدری لعل الله يحدث بعد ذلك امرا
فاذا بلغن اجلهن فامسكوهن بمعروف او فارقوهن بمعروف و اشهدوا ذوی عدل منكم و اقيموا الشهاده لله ذلكم يوعظ به من كان يؤمن بالله واليوم الاخر و من يتق الله يجعل له مخرجا . و يرزقه من حيث لايحتسب و من يتوكل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكل شیء قدرا » .
ما دو گونه ادامه داريم .
یک وقت ازدواج میخواهد به اين صورت ادامه پيدا كند كه اين دو فرد يعنی زن و شوهر عملا و واقعا با يكديگر زندگی خانوادگی داشته باشند . زندگی خانوادگی بالاخره يك نوع زندگی اشتراكی است ، و شركتی است آنهم شركتی كه سرمايه اصلیاش عواطف طرفين است ، غير از يك شركت تجاری است كه سرمايه اصلیاش مال و پول و ثروت است . و يك وقت میگوييم فقط اسم زن و شوهر رويشان باشد ولو اينكه هميشه مانند دو دشمن بخواهند با يكديگر زندگی كنند . اين كه روح و حقيقت ازدواج نيست . و از همين جهت است كه اين تز كاتوليكها در همه كشورهای اروپايی شكست خورده و تنها جايی كه باقی مانده بود خود رم بود كه گويا در آنجا هم بالاخره شكست خورد . چون قانون اجازه نمیداد ، آمار نشان میداد و روزنامهها طبق آمارهايی كه خود آنها داده بودند مینوشتند كه چندين دههزار ازدواجهايی وجود دارد كه عملا متاركه است ، يعنی زن برای خودش میچرخد مرد برای خودش و چندين سال میگذرد و همديگر را نمیبينند . با همه اين احوال باز كليسا اجازه نمیدهد كه رابطه ازدواج منفسخ بشود .
واضح است كه اين يك امر غيرطبيعی و غيرعادی است .
طلاقهای هاليوودی
نقطه مقابل اين ، طلاقهايی است كه اسم اينها را بايد ” طلاقهای هاليوودی ” گذاشت ، يعنی كوچكترين بهانهای كافی است برای اينكه طلاق صورت بگيرد ، يعنی يك امر بسيار عادی ، مثل دوستیيی كه دو نفر با يكديگر پيدا میكنند برای اينكه با همديگر همسفر باشند.
نقطه مقابل اين ، طلاقهايی است كه اسم اينها را بايد ” طلاقهای هاليوودی ” گذاشت ، يعنی كوچكترين بهانهای كافی است برای اينكه طلاق صورت بگيرد ، يعنی يك امر بسيار عادی ، مثل دوستیيی كه دو نفر با يكديگر پيدا میكنند برای اينكه با همديگر همسفر باشند ، يک روز هم تصميم میگيرند [ از هم جدا شوند . ] يكی از آندو كه تصميم گرفت و گفت ديگر من نمیخواهم با تو همخرج باشم كار تمام است و چيز ديگری نمیخواهد ، شرط و قيدی ضرورت ندارد . در هر جا كه اين نظام برقرار شده است عملا نظام خانوادگی وجود ندارد ، يعنی هر مردی در طول عمرش با دهها زن ازدواج كرده ، شش ماه با اين ، يك سال با آن ، يك مدت بیزن و . . . و هر زنی همينطور ، با چندين مرد ازدواج كرده ، چند روز با اين ، چند روز با آن و . . . اين درست بر خلاف آن روح فطری [ ازدواج ] است .